سایه های بیداری

سرای دلشدگان

سایه های بیداری

سرای دلشدگان

  • ۰
  • ۰

بنشان به نرم گامی

به کجا چنین شتابان ؟

به سر آید آبسر نیز

ز سراب این بیابان

 

به رُخَت نشسته گردی

مگرت خیال باشد

که بَری خیال خود را

به سراغ ماه تابان

 

نه تنی به سیم داری

نه دگر خمار نرگس

ز چه رو در آیی امروز

به جمال دلفریبان ؟

 

به هزار تار مویت

ز یکی نوا کجا خاست ؟

که نوازشی کند باز

دل زخم عندلیبان

 

همه تشنگان جانت

به عطش سپرده جانی

که اثر نمانده شاید

ز نشان آن رقیبان

 

بگذار سر گرانی

که فنا شد آن زمانی

که کِشَند آه حسرت

ز نگاهت این غریبان

 

به گذارِ روزگاران

به دلت نشاء نشاندم

بشتاب و دانۀ مهر

برسان به آسیابان

 

همه شب سمن بر آید

به نظاره آسمان را

که ز زهره پرسد ای وای

به کجا چنین شتابان ؟

 

ساعت 2 بامداد سه شنبه 26 آبان 1388

  • ۹۸/۰۵/۳۱
  • سایه های بیداری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی