سایه های بیداری

سرای دلشدگان

سایه های بیداری

سرای دلشدگان

  • ۰
  • ۰

رنج

رنج

 

گاهی از خودم می پرسم :

بیشترین رنجی که در طول عمرم کشیدم ، از چه بابت بود ؟

بعد دونه دونۀ رنجهایم را مرور میکنم :

 

وقتی که از پشت بام افتادم و پایم شکست .

 

زمانی که یک سال رفوزه شدم و از باقی دوستانم عقب افتادم .

 

روزی که به مشهد رفتم و به دلیل همزمانی مسافرت من با سفر رئیس جمهور ، تمامی خیابانها و راهها را بسته بودند و من برای رسیدن به مقصد ، اندازۀ یک سال کرایه تاکسی را در یک روز پرداختم و دست آخر پای پیاده به مقصد رسیدم و حتی یک نفر از آن راننده تاکسی ها نگفت که آدرس تو دقیقا در خیابانی است که مسیر آن کاملا بسته و مسدود است . بیزارم از این شهر .

 

روزی که شب دیر وقت از سر کار باز می گشتم و سوار مینی بوسی شدم . فقط به اندازۀ کرایۀ مسیر پول داشتم و آن را سفت در مشتم گرفته بودم که گمش نکنم . و چون خسته بودم و مسیر هم کمی طولانی ، از ترس اینکه خوابم ببره و پول را گم کنم ، همان اول مسیر کرایه را پرداختم که شرمنده نشوم . اما وقتی به مقصد رسیدم و خواستم پیاده شوم ، راننده درخواست کرایه کرد . هر چه قسم و آیه آوردم که به هنگام سوار شدن کرایه ام را پرداخت کردم ، باور نکرد که نکرد و دست آخر در حضور یک مینی بوس مسافر گفت : تو که پول توی جیبت نیست ، غلط میکنی سوار ماشین میشوی . و اگر هم سوار شدی ، حداقل دروغ نگو . آن شب حاضر بودم زمین دهان باز کند مرا ببلعد و آن جمله را در حضور دیگران نشنوم . آن هم بی گناه و بی تقصیر .

و رنجهای دیگر مشابه این .

 

اما هیچ رنجی

مرا به اندازۀ رنج نفهمی آدمهایی که از قضا خود را دانای عالم می دانند ، نرنجانده است .

پسر عمه ای دارم بسیار فهیم و دانا .

در حقیقت استاد من در اندک فهمی که دارم .

جملۀ معروفی دارد که فقط همین جمله از آلام و رنج من کمی می کاهد .

می گوید :

« می خواهی نفهمم تا ته کو ... بسوزد ؟ » . .

 

گاهی که اندک حوصله ای دارم ، سری به مطالب دنیای مجازی میزنم . انجمنی یا وبلاگی شاید .

و برخی آدم نماها را می بینم ، که به گمان خود ، مطلبی هوشمندانه نوشته اند از خریت محض .

اینجاست که ،

ته که سهلِ ، تا اون ته ته کو ... مبارکم می سوزد .

کجایی پسر عمه که نیاز شدید به جملۀ معروفت دارم ...

آدینه 30 دی 401

  • ۰۱/۱۰/۳۰
  • سایه های بیداری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی