رخم را بوسه ده
چشم که باز کردم ،
اولین چیزی که دیدم
کیسه ای پلاستیکی بود
که بر دار شده بود
با شیلنگی باریک
متصل به ساعدم .
و بعد دردی عظیم در تمام بدنم .
گویی که کتکی مفصل
از تمام کسانی که در طول عمرم دیده ام ،
نوش جان فرموده باشم .
و خداوند مسکن را آفرید .
چه ایرادی دارد با این احوالم ،
هنوز هم نیش قلم طنزم
به کمک مسکنهای قوی فعال باشد ؟
پرستار موبلند و خوش خنده
که نیمی از موهای بافته شده اش
تحریمهای دینی را دور زده
و خارج از حریم بهشت جولان میدهد
گفت : فقط پنج دقیقه فرصت داری .
بر می گردم گوشی را میگیرم
پنج دقیقه ام تمام شده .
مهربانانه نگاهم میکند
چشم
این یه بیت را بنویسم
دیگه تمام .
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده ، اکنون همانیم ...
- ۰۲/۱۱/۲۹
سلام
چرا سرای دلشدگان؟
چرا سایه های بیداری؟
چه معنایی میدهند؟ بیان کننده ی چه چیزی هستند؟
این متن میگه که دلخورید، از خودتان یا از چه چیزی و چه کسانی؟ چرا ؟