سایه های بیداری

سرای دلشدگان

سایه های بیداری

سرای دلشدگان

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها
  • ۰
  • ۰

آرام جان

۱۱ آذر۰۲

آرام جان 

 

داشتم آرام 

تا 

آرام جانی داشتم ... 

.

.

.

( ... 

بماند ... 

در زمین !

با ماه و پروین 

آسمانی داشتم ...

همین ) . 

  • ۰۲/۰۹/۱۱
  • سایه های بیداری

نظرات (۶)

  • ۱۱ آذر ۰۲ ، ۲۲:۵۸
  • هیپنو تیک

    • آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود 

    سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود ....
    پاسخ:
    سپاس از حضورتان . 
  • ۲۹ دی ۰۲ ، ۰۰:۵۳
  • سرکش

    • گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند

    جُرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

     

    ✨️

     

     
    پاسخ:
    هر دفعه که اون ویس را گوش می کنم ، غش می کنم از خنده . 
    خیلی پر رویی سرکش . 
    دکلمۀ غلط را برام فرستادی 
    با پر رویی میگی برو تمرین کن یاد بگیر . 

    شوهر نکردی من از شرت راحت بشم ؟ 
  • ۳۰ دی ۰۲ ، ۰۷:۱۸
  • سرکش

    • نه قرار شده ترشیمو بندازن🥸

    بازم تو شعری مشکل داشتی بگو خودم یادت بدم
    پاسخ:
    به کس کسونت نمیدم
    به همه کسونت نمیدم
    ( امام شماعی زاده ) 

    خیلی پر رویی سرکش 
  • ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۰۸
  • سرکش

    • دلبرا تا کی مرا داری ز وصل خود جدا

    رحمتی کن بر من دلخسته از بهر خدا

     

    نیک زارم در غم عشقت به تاریکی هجر

    از من مسکین پیامی بر به یارم ای صبا

     

    با دلارامم بگو تا کی جفا بر من کنی

    بی وفا یارا ستم بر ما چرا داری روا

     

    بر امید آنکه بر حال من اندازی نظر

    بر سر کویت مقیمم روز و شب همچون گدا

     

    من گدای کوی تو گشتم به بوی لطف تو

    بر گدا آخر مکن چندین جفا ای پادشا

     

    گشته‌ام بیگانه از بود و وجود خویشتن

    تا شدم در کوی تو با روی خوبت آشنا

     

    نرگس رعنای تو بربود از من جان و دل

    در جهان یکتا شدم تا دیدم آن زلف دوتا

     

    گفتم ای جان و جهان یک ره به وصلم شاد کن

    گفت ای مسکین گدا از سر برون کن این هوا
    پاسخ:
    به نظرم بدجوری هوایی شدی بچه . 
    اینطور پیش بری ، امسال هم تر میزنی به ترم‌های دانشگاه . 
    تعطیلات عید پاشو بیا پیش خودم . 
    شاید بتونم علاجت کنم .
    هر چند امیدی به درمان قطعی ندارم ، 
    عاشق شدی چشم قشنگ . 
    بمیری ایشالاع ...
  • ۱۳ آذر ۰۳ ، ۰۰:۱۰
  • بانو

    • بیشتر اشعار وبلاگتون رو خوندم. چه دلنشین بودند. جای دیگه ای هم هستید که اشعار رو بنویسید ، انگار دیر به دیر اینجا می‌نویسید؟ مثلا تالاری، پیج اینستاگرامی، گروه شاعرانی در تلگرام یا واتساپ؟

    بعضی متن هاتون را شاید توی تالار گفتمانی دیده بودم و آشنا بودن، ولی دیگه اون انجمن باز نمیشد
    پاسخ:
    با احترام 
    خوش آمدید . 
    سپاس از لطف شما . 

    راستش معمولا در هر انجمنی ، 
    به لطف سایبری ها و مزدوران حکومتی ، 
    بیشتر از یکی دو ماه ، 
    فرصت فعالیت نمی یابم . و چند سالی هست 
    که من و مهر اخراج ، دوستان صمیمی هستیم . 
    بس که سرزمینی لبریز از آزادی بیان داریم . 
    البته برای ساندیس خور ها . نه برای امثال من . 

    اینستا و واتساب هم چندان علاقه ای ندارم . 
    می ماند فقط تلگرام . 
    اگر دستور بفرمائید ، آدرس تلگرام تقدیم میکنم . 
    سپاس از حضور گرم شما . 

  • ۱۴ آذر ۰۳ ، ۱۶:۳۴
  • بانو

    • ممنون 

    منظورم آی دی شخصی نیست.

    اگه کانال تلگرام دارین که اشعار و نوشته ها داخلش میذارید ، بله . ممنون
    پاسخ:
    با احترام 
    آی دی شخصی نیست بانوی محترم . 
    چند نفر از دوستان هستیم که نسبت به فراغت زمانی و علاقه
    در ارتباط با ادبیات و گاهی تاریخ و زمینه های دیگر 
    به تبادل اطلاعات می پردازیم  . 
    در هر حال فعلا جایی به جز اونجا 
    آن هم خیلی محدود 
    فعالیت دیگری در هیچ جای دیگری ندارم . 
    سپاس از لطف و عنایت شما . 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم