سایه های بیداری

سرای دلشدگان

سایه های بیداری

سرای دلشدگان

  • ۰
  • ۰

کتاب قصۀ ما

 

داشته های ما منتظر نمی مانند که ما هر وقت دلمان خواست

 

آنها را ورق بزنیم . یک وقت چشم باز می کنیم و می بینیم که

 

همینطوری ورق خورده و به انتها رسیده است .

 

باید همان دیشب که داشتیم کتاب قصه های خویش را می بستیم

 

و نشانی نیز به عنوان نشانه لای آن می گذاشتیم

 

که فردا شب از همانجا باقی قصه را پی بگیریم

 

فکر این را می کردیم که :

 

هیچ تضمینی برای فردا شب نیست

 

چون لای کتاب قصۀ زندگی ما

 

هیچ نشانی نگذاشته اند برای فردا شب .

 

افسانۀ زندگی ما

 

بدون نشانه ورق میخورد و به پایان می رسد

 

و ما یارای بازگشت به صفحۀ نشانه ها را نداریم .

 

کتاب زندگی ما

 

وقتی بسته شد

 

یعنی بسته شد

 

و دیگر هرگز باز نمی شود

 

حتی اگر هزار نشانه لای آن نشان کنیم .

 

سایه های بیداری

 

سه شنبه 9 بهمن ماه 97

 

  • ۹۷/۱۱/۰۹
  • سایه های بیداری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی