جانت آزرده شده ؟
پس میازار تو آن یاس
که از حائل دیوار حیاطت
سرکی از سر شوق
شاید هم سرقت یک لحظه نگاهت
نقشۀ چشم
به آن پنجرۀ حجم نگاه تو کشید
و تو اما
چنان پردۀ اما و نکن
رخ آن پنجره آویز نمودی
که به یک منفذ نور
سجده می بُرد
که یا رب
چه شود ؟ چه شود ؟
یک دم و یک لحظه عبور ؟
بستی اما
ره فریاد مرا
تو بگو
چه کس آزرد به یغمای نگاه ؟
من ؟
یا تو
ای ناز
که نیلوفر این برکه شدی ؟
یکشنبه 14 یهمن ماه 97
- ۹۷/۱۱/۱۸